نیمکت تنهایی من، تو و او
نیمکت تنهایی من، تو و او

نیمکت تنهایی من، تو و او

خوب .. بودن یا نبودن !؟

به نام حضرت دوست

     عرض سلام و ادب و احترام


***
حضرت محمد (ص) می فرمایند :
فردای قیامت، نزدیک ترین شما به من در موقف، کسی است که
راستگوتر و امانت دارتر و به پیمانش وفادارتر و خوش اخلاق تر
و به مردم نزدیک تر باشد .
تحف العقول 46
***


     گاهی اوقات درد ما، درد خوب بودنه و این درد زمانی بی درمون میشه که زیادی خوب باشی!.. هر چند برخی معتقدند: «نیکی چو از حد بگذرد، نادان گمان بد برد!» ولی هنوزم کسانی هستند که میگن: «تو نیکی می کن و در دجله انداز/که ایزد در بیابانت دهد باز»


بهر حال ...
     خدایا شکرت .. شکرت بابت تمام آن بدی هایی که کشیدیم و به نیکی پاسخ گفتیم .. هر چند معدود و انگشت شمارست اما به لطف تو، به خوب بودن خود چشم امید بسته ایم و باز هم میگوئیم شکرت که : «لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ»


پ.ن :
گاهی دلم از این همه ناملایمات، به سختی "تنگ" میشود ...


شاد باشید و شادی آفرین
و من ا... توفیق
علی مددی
یا حق

نظرات 4 + ارسال نظر
آفتاب یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 02:09 ب.ظ http://asemanabri3.persianblog.ir/

سلام وقت ندارم وارد بحث بشم ولی خب دوستان بحث اثبات حجاب رو خیلی ساده گرفتند . در مبحث حجاب چندین بحث وجود دارد : 1. ستر الرأس (پوشش سر) 2. ستر الشعر (پوشش مو) 3. ستر الرأس و الشعر (پوشش مو و سر) 4. پوشش مقداری از مو 5. پوشش تمامی مو ... اصلاً بحث پوشاندن مو حدود قرن هفتم توسط شهید اول مطرح شد و قبل از اون در کتب فقها پوشش مو مطرح نبود و فقهای بزرگی مانند سید محمد عاملی و نراقی و مقدس اردبیلی حجاب را مستحب می دانند بعدش برای علت تشریع حجاب تنها دو چیز ذکر شده است : 1. تمییز دادن زن کنیز از زن آزاد 2. تمییز دادن زن متأهل از زن مجرد ... حتی اینکه می گویند بی حجابی باعث شهوت می شود را خود آیه قبول ندارد چون فلسفه تشریعش ربطی به شهوت افتادن یا نیفتادن نیست ... احادیث هم باید به قرآن عرضه شوند از آیات قرآن وجوب حجاب بدست نمی آید بلکه مستحب بودن حجاب استخراج میشه پس احادیث فوق باید به قرآن عرضه شوند و...................... که حوصله ندارم الان بگم توی کتاب سیر اندیشه (ص183تا284) مفصل درباره حجاب بحث کردم . کتاب رو از لینک زیر دانلود کنید : http://s5.picofile.com/file/8105259950/andisheh.pdf.html
نویسنده: طلبه امروزی

پیش از هر چیز عذرخواهی میکنم از این جهت که من اصولا نظرات پست آخرم رو چک میکنم و به همین خاطر، دیر متوجه دو نظر اخیر شما شدم.

پاسخ شما به اندازه کافی مبسوط بود و با این پست متقنی هم که "بخون تا بدونی" گذاشت، حجت تمام شد.

البته نکاتی هست که خدمت میرسم و عرض میکنم .
یا حق

آفتاب یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 02:08 ب.ظ http://asemanabri3.persianblog.ir/

سلام روزتون به خیر.... شماروتحسین می کنم بسیار باهوش وعاقل هستید.. بنده همونطور که گفتم رشته ام ادبیاته..ادعای دین شناسی ندارم اگرهم قطره ای هست دین دوستی ودین داری است وگرنه که هیچم.....حرفهاتون رو به گوش جان می شنوم وقبولدارم ولی ازتون کمک می خوام حداقل نظر طلبه امروزی رو براتون می فرستم شما جوابیه ای براش داشته باشید...بعد تایید کنم

سلام .. روز عالی هم متعالی ..
این نظر لطف شماست .. البته که من این همه نیستم اما در کنار اساتیدی مثل شما، دارم کم کم آیین بزرگ شدن رو می آموزم ..

بسیار عالیه .. این رو باید از روی قلم روان تون تشخیص میدادم که رشته ادبیات خونده باشید ..

تایید شما بر مطالب حقیر، باعث افتخاره .. بنده هم تمام تلاشم رو میکنم که انشاءالله به زودی با دستی پر در مباحث شرکت کنم و به امید خدا، حرفی برای گفتن داشته باشم ..

محدثه سه‌شنبه 10 دی 1392 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.sayeeroshan.blogsky.com

سلام روز بخیر
انگار تو این زمونه از این دست دلتنگی ها کم نیست!!...
گفته بودید چرا دست از سر سنگ تراش برنمیدارم سوژه های زیادی در ذهن دارم اما نمیدونم چرا خروجی نداره
یه جورایی دلم از دنیا و مردمش گرفته، مردمی که نمک می خورن و نمکدون می شکنن ...
بعضی وقتها فکر میکنم خدا چقدر دلش از این مردم گرفته...

علیک سلام.. روز عالیه ، متعالی
یکی از اعجازات تاریخ، خصوصیت دورانی بودنشه.. تاریخ به همراه اتفاقاتش مدام تکرار میشه اما در جلوه ها و حالاتی به نظر جدید و متفاوت.. واسه همینه که این دست دلتنگی ها نه تنها کم نیست، بلکه همیشگیست !!
گفتید از خدا.. یادم از آیه ای افتاد که به عقیده من، آیه مظلومیت خداست:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ
آمَنُوا .. آمِنُوا
آمَنُوا . آمِنُوا
!

فرح یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 04:22 ب.ظ http://shabshekar.persianblog.ir/

اگه بدونی این روزا چقدر غصه دارم و دلم گرفته می شینی به احوالم زار میزنی . این روزا با خدا هم قهرم حرفمون شده .
دلم میخواد ماه ها بخوابم و بخوابم بیدار نشدم هم چه بهتر
این روزا حس کامنت بازی هم ندارم . دلم واسه اون روزای خوب تنگ شده تو بودی یوسف بود مشتاق بود و خیلی های دیگه . چه زود گذشت
اونقدری پیش نویس دارم که حد نداره ولی میدونم هیچکدوم رو ثبت نمیکنم چون پره درد هست و دوستان رو شاکی میکنه
میبینی یه وقتایی با همه ی سر سختیم کم میارم . این روزای سرد خیلی تنهام . تنهاتر از اونی که حقم هست

تنهایی جزء دردهاییست که تا کسی مبتلاش نشه، معنیش رو بمیفهمه .. هر چند کسی رو نمیشناسم که درگیر این درد نباشه (چون خصلت دنیای دنی، تنهاییست!) اما درد تنهایی هر کسی، خاص خودشه .. پیشنهاد میکنم که آهسته و آروم در گوش جانت این چنین زمزمه کن ..

دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد

باشد که آرام گیرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد