نیمکت تنهایی من، تو و او
نیمکت تنهایی من، تو و او

نیمکت تنهایی من، تو و او

گرگ درون

به نام حضرت دوست

     عرض سلام و ادب و احترام


گفت دانایى که گرگى خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
... لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
اى بسا انسان رنجور و پریش
سخت پیچیده گلوى گرگ خویش



اى بسا زور آفرین مردِ دلیر
مانده در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مى‌شود انسان پاک

هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند
هرکه از گرگش خورد دائم شکست
گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست

در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
ناتوانى در مصاف گرگ پیر



اینکه مردم یکدگر را مى‌درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مى‌کنند

این ستمکاران که با هم همرهند
گرگ هاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب

فریدون مشیری (گرگ درون)


شاد باشید و شادی آفرین
و من ا... توفیق
علی مددی
یا حق

نظرات 6 + ارسال نظر
عاشق کوهستان یکشنبه 8 دی 1392 ساعت 11:50 ق.ظ http://mountain.persianblog.ir

سلام دوست عزیز
از لطف و بزرگواریتون متشکرم
باور بفرمائید آنقدر نظرات و سوالات خصوصی در وب و یاهو میرسه
که دیر به دیر فرصت میکنم جواب بدهم و شرمنده ی دوستان بوده و هستم
بالطبع اگر فرصتی بشه و مطالبی دیگری هم بنویسم طبق معمولی
که فرصتم کم است نمیتونم به موقع جواب دهم . اگه ملاحظه فرموده باشید نظرات عمومی رو هم اخیراً جواب ندادم ... البته تا دوستان دست به قلم خوبی مثل شماها هستید دیگه به عاشق کوهستان نیازی نیست و بنا به تکلیف اخلاقی و اصرار دوستان در این فضا موندم
و الا خیلی قبلها باید در وب رو تخته میکردم
ضمن آنکه بنا به دلایل شخصی اصولاً فضای مجازی رو نمی پسندم به
جهت عدم درک و تفهیم و نامفهوم سریع و واضح متقابل طرفین در این فضا که منجر به زمان زیاد میگردد که
توام با تایپ مطالب توسط انگشتان دست و دوختن چشمها به مانیتور
و ... را بهمراه دارد ... به هر حال از لطف و دقت نظرتون ممنونم و از آشنائیتون خرسندم ... التماس دعا

علیک سلام
یحتمل این همه خاطرخواه به دلیل شهرتت هست عزیز دل .. هر چیزی هزینه ای داره، این حجم نظرات خصوصی و عمومی هم نشان از همین بی نشان هاست !!

ای بابا.. ما اگه دستی بر قلم داشتیم که اوضاع مون این نبود.. با این حال از بذل توجهت کمال تشکر و قدردانی رو دارم

احساست رو میفهمم و بهش احترام میگذارم .. تو این قریب یک دهه ای که در این حقیقت مجازی زندگی کردم، فراز و نشیب های زیادی رو تجربه کردم.. این حس شما هم برام آشناست و قابل احترام؛ امیدوارم که اگر تقدیرت بر بودن در این فضا رقم خورده باشه، به زودی با دستی پر ملاقاتت کنم ای عاشق کوهستان

نیمکت همیشه منتظر نظرات شما هست ..
دست علی به همراهت ..
یا حق

آفتاب شنبه 7 دی 1392 ساعت 09:43 ب.ظ

ممنونم از حضورتون... از نظرتون استفاده کردم.
ببخشید من برای شما ایجاد زحمت میکنم.. امیدوارم ازم فراری نشید.
چون دیدم از رسم تبادل افکار حرف زدید بدین سبب دعوتتون می کنم به وبلاگ یکی از دوستان. یه موضوعی رو مطرح کردند وبه چالش کشوندند...
شما هم تشریف بیاریدو نظر خودتون رو بفرمایید.... من هم نظراتی رو پست کردم می تونید بخونید...... ممنونم:
http://neghabetarikh.blogfa.com/post/742

خواهش میکنم.. انجام وظیفه بود.. شما لطف دارید .

نه این چه حرفیه.. خواهش میکنم.. اگه هدف فرار کردن بود که فی نفسه، حضور شکل نمیگرفت (!) برعکس خوشحال میشم که در این زمینه ها فعالیت کنم و اطلاعاتم رو افزایش بدم ..

امرتون اطاعت شد و با نقاب تاریک وارد مذاکره شدیم

عاشق کوهستان شنبه 7 دی 1392 ساعت 05:21 ب.ظ http://mountain.persianblog.ir

زنده باشید

سلام ..
ممنونم .. آرزوی بنده هم صحت و سلامت برای حضرت عالیست

راستش خدمت رسیدم اما دلم گرفت و جسارتا با همون حال براتون نظر هم دادم .. امیدوارم که دلیل قانع کننده ای داشته باشین ..

از اینکه منت گذاشتین و نیمکت رو مزین کردین.. باز هم ممنون و قدردان لطف تون هستم ..
یا حق

محدثه جمعه 6 دی 1392 ساعت 05:57 ب.ظ http://www.sayeeroshan.blogsky.com

این سروده رو تاحالا نخونده بودم چقدر زیبا و تامل برانگیزه
متاسفانه حقیقت محضه که اگر نتونیم انسان باشیم چه بسا بدتر از حیوان بشیم
"اعوذ بالله من نفسی"

سروده های مشیری معمولا تلخی حقایق رو به صورتی ملموس به تصویر میکشه .. البته من مطالعه چندانی درخصوص ایشون نداشتم اما به نظر میرسه که به خاطر همین صراحت لهجه، کارش به فیلترینگ میکشه !.. بهرحال ما کاری به کم و کیفش نداریم، بقول عزیزی: آدم باید حرف حق رو بپذیرد، از هر کسی که باشد!

آفتاب پنج‌شنبه 5 دی 1392 ساعت 06:18 ب.ظ http://asemanabri3.persianblog.ir/

سلام از وبفرح خانم بهتون رسیدم.. بهم سربزنید وپست تساوی رو هم حتما بخونید می خوام نظرتون رو بدونم....

سلام از ماست ..
لطف فرح همیشه شامل حال بنده بوده، رسیدن شما به نیمکت هم شاهد همین مدعاست

بهتون سر زدم، پست زیباتون رو هم خوندم و جسارتا نظر هم دادم.. امیدوارم که این نظر فتح بابی باشه جهت تبادل هر چه بیشتر افکار و عقاید و من هم به نوبه خودم بتونم این لطف شما رو روزی جبران کنم.

یا حق

فرح چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 07:59 ب.ظ http://shabshekar.persianblog.ir/

واقعا با کی باید گفت این احوالات رو که جوابی داشته باشه؟
مرسی از یاد آوری این شعر که دقیق اشاره میکنه به پستی و تن دادن آدمی به خلق و خوی حیوانی خودش
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
سراغ داری؟

گمون نکنم که به این راحتی ها بشه کسی رو پیدا کرد .. حافظ که حافظ بوده از دیرباز گفته : "یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد/ دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد/ آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست/ خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد"

بــــلــــه .. همان "خودم جانت" !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد