نیمکت تنهایی من، تو و او
نیمکت تنهایی من، تو و او

نیمکت تنهایی من، تو و او

یاحق

به نام حضرت دوست

خدا رو شکر ، در همین اوایل سال خیلی چیزها یاد گرفتم ، با فلش آشنا شدم و دنیای تازه ای از آفرینش زیبایی ها رو تجربه کردم ، اما از قرار معلوم دوباره باید باروبنه رو ببندم و از لطافت دنیای مجازی به شقاوت ، دنیای حقیقی سفر کنم .
دیگه تیک تاک ساعت امانم رو بریده ، اجازه ادامه کار رو ازم سلب کرده و بی محابا من رو به آینده ای ناآشنا میکشونه . به هر حال باید ساخت . این جریان زندگیست که در مقابل ما ایستاده ، نه وهم و خیال واهی . جریانی که تنها راه جنگیدن باهاش ، سازش و تنها راه قلبه بر اون پذیرش حقایقش است .
آخرین تغییرات در قالب وبلاگ رو در بخش موزیک اعمال میکنم و امیدوارم که بتونم در اواسط تیر بیام و این اتاق زیر شیروونی رو راه اندازی کنم .
دست بوس الطاف شما عزیزان هستم . در پناه حق ، شاد و موفق و پیروز باشید .
یا حق

نظرات 4 + ارسال نظر
هدا سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 12:16 ق.ظ http://hoda2004.persianblog.com

سلام اولا...
دوما پسر عمو من کارم با یکی دو تا آپدیت راه نمی افته !! من منظورم این بود که بنویس...
هر چی بود..
بعد هم اینکه نه داداش ! کار نکردم بانرم افزار و اینا.. من کلا مغزم چون سخا افزاره.. اره و اینا !!
بعد ممنون ببت جواب..
دفعه
بعد میام نوشته باشی ها !!!

سلام
راستش من قرار نبود که به این کامنت پاسخ بدم . میخواستم همون موقع ، بجای پاسخ کامنتت ، این پست رو بگذارم . اما چه میشه کرد که pc شما ما رو مورد عنایت قرار داد و این امر با اندکی تأخیر مواجه شد .
باز هم شما ببخشید (:
یا حق

هدا پنج‌شنبه 15 اردیبهشت 1384 ساعت 07:50 ب.ظ

سلام علیم !! ایول جواب...!!
اولا که پسر عمو.. زود تر بیا تا من عصبانی نشدم !! هدای عصبانی خیلی باحاله ! البته اینجور که شما گفتی می خوای بری و ...
خلاصه زود تر به روز بفرمایید !
بعد اینکه من اهنگ می خواام !!!! یعنی اگه می شه بگید این جور اهنگارو چه جور درست کنم.. یا فوقش درست کنید !!!!!! :))
بعد اینکه... می بینم ارشیو کامل یاهو مسنجر دارید !!! در مواقع لازم استفاده می کنید از سخنان ما و ضزبه می زنید !!
خلاصه من منتظرم به روز کنید...
دلتون خواست هم طرفای ما بیاید !!!

علیک سلام دختر عموی خوب خودم
راستش فکر نمی کردم که دیگه کسی برام کامنت بذاره . امروز صبح اتفاقی داشتم از اینجا رد میشدم (!) گفتم سری هم به اتاق زیر شیروونیم بزنم که دلش برام تنگ نشه . وقتی دیدم دوتا کامنت شده سه تا ، یک لحظه فک پایینم در فاصله ی یک متری از فک بالا قرار گرفت و اگر با دست نمی گرفتمش حتماً به زمین اصابت می کرد (:
ممنون که دوباره آمدی و معذرت از اینکه دیر جواب دادم .
بریم سر اصل مطلب ...
امان از دست وسوسه ی شما دخترهااااااااا !!! شما شیطون رو هم درس میدید (:
همون طور که خودت اشاره کردی ، من دیگه نمیخواستم به روز کنم . اما حالا که شما دوست داری ، فقط به خاطر تو که خاطرت برای همه عزیزه ، یک بار دیگه هم آپدیت میکنم و چون بهت اثبات بشه که برای تو این کار رو کردم ، جواب کامنت زیبات رو در پست بعدیم میدم .
راستی یک مسئله که باعث علاقه ی من به بلوگ اسکای شد . همین بخش پاسخ به کامنت هاست . خیلی چیز خوبیه .
منتظر باش . به زودی به روز می کنم .
یا حق

هدا شنبه 10 اردیبهشت 1384 ساعت 02:54 ق.ظ

سلام پسر عمو.. من که نفهمیدم ! شوکه هم شدم.. این جوریاست؟! داشتیم؟!! کجا به این زودی ؟! تازه یه عالم سوال دارم باید ازت بپرسم و یاد بگیرم ..تحویل نمی گیری؟!

سلام دختر عمو
مزیّن فرمودید حضرت والی مقام . شما کجا و کلبه فقیر فقرا کجا ؟ کلی منت بر سر جان نثار نهادی که بر این کلبه ی نیمه جان پا گذاشتی .
این که نفهمیدی ، خوب چیز بسیار طبیعیی است . این مشکل رو همه دارند . اشکال از فرستنده است ، لطفاً به گیرنده دست نزن !
این جوری نیست ، اما اون جوری هست . البته اینکه فرق این جوری با اون جوری ، چه جوریاست رو من نمیدونم . به هر حال یه جوره ناجوریه !!! (:
از قرار معلوم یادت رفته که من هنوز نیومدم ، نه ؟ بذار بیام بعد بپرس که کجا به این زودی ؟!!!
و اما در مورد چند جمله ی پایانیت ، باید حضوراً خدمت برسم و جوابت رو به انضمام یک کف گرگی بدم ! آخه قربونش ، هیچکی ندونه تو که میدونی من هر چه دارم از الطاف شما و داداش فرخت دارم . یادت رفته همین دو ماه پیش ازت سوال کردم :
s_a_haki: LOGO yani chi
و تو جواب دادی :
adineh : yani arm neshane
adineh : in ke man goshe weblogam gozashtam
adineh : ke hame mizaran too webeshon
adineh : migan logo
تو دیگه چرا ؟ حالا نوبت من که بگم ، داشتیم ؟؟؟ ...
به هر حال حقیر سراپا تقصیر ، همه جوره در خدمتم . البته مطمئنم که نمیتونی چیزی از من یاد بگیری چون این ره که تو میروی به ترکستان است ! اینم یه ضرب المثل ایرونی که تو نفهمی و کلی حالت گرفته شه ((:
راستی یک CD فایل صوتیِ بی کلام ، از نوع MP3 ریختم تو PC که یکی از فایل هاش پر از همون آهنگ هایی که دوست داری . فقط حیف که نمیتونم به دستت برسونم .
بازم ازت تشکر میکنم دختر عمو . دلم برای اینکه تک کامنتم در بین اقیانوسی از کامنت های وبلاگت گم بشه ، تنگ شده . البته از قرار معلوم :
درد ما را نیست درمان الغیاث ...
یا حق

لامپا پنج‌شنبه 8 اردیبهشت 1384 ساعت 09:46 ب.ظ

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

سلام لامپایی
ببخش که اینقدر دیر پاسخ میدم . در این چند روز اخیر اصلاً وقت نکردم بیام نت و جواب محبتت رو بدم . به هر حال شرمندم ):
میگم تو که بعد از یه قرن و نصمی (!) یه سوال پرسیدی ، لااقل چیزی می پرسیدی که جوابش رو ندونی !!!
اگر یادت باشه گفته بودم که من دو ماهه قبل سال رو روی ساختار وبلاگ کار کردم و در سال جدید هم بیشتر دنبال یادگیری فلش و پلیرسازی هستم . برای همین وقت چندانی برای مطالعه و درس خواندن نگذاشتم . الان دیگه عرصه داره بهم تنگ میشه و مجبوراً تا حدودی از کارهای جانبیم کم کنم . البته کم کردن به این مفهوم نیست که بنکل با دنیای مجازی قطع رابطه کنم ، نه ، منظورم از مطالب پست این بود که از این به بعد کمتر مزاحمت ایجاد میکنم . بهت پیشنهاد میکنم که از این فرصت دو ماهه که شر غریبه از سر بروبچ وبلاگ کم شده ، کمال استفاده رو ببری چون احتمالاً بعد از اون طعم آرامش رو نخواهی چشید !
راستی گذاشتن پاسخ « ... » برای کامنت « » خیلی جالب بود . هر دو در عین ناقصی ، کامل و در اوج کمال ، با نقصان همراه بودند . خدا هم گذارنده و هم گیرندش رو شفا بده !
لامپایی که ارزش نور یک پرژکتور رو در تاریکترین اعماقِ خسته و ساکتِ اندرون داری ، از اینکه اینقدر برات ارزش دارم که بپرسی « چرا ؟؟؟ » ، خیلی خوشحالم و برای همه چیز ازت ممنونم .
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد