نیمکت تنهایی من، تو و او
نیمکت تنهایی من، تو و او

نیمکت تنهایی من، تو و او

لینک

به نام حضرت دوست
در ادامه آموزش پست ، میرسیم به نحوه ی ایجاد یک لینک در نوشته که چون آموزش بخش پست رو پسر عمو محمد زحمت میکشن ، لینک خودش رو میذارم .
اینم لینک محمد که عزیز دلم بید . راستی محمد ، قرار بیچاره شی ! درست حدس زدی ، شاید به زودی ، کامنت گذاشتن رو  شروع کنم . البته فقط برای تو نه همه ی بچه ها . به هر حال این طرح هنوز داره مراحل اداریش رو طی میکنه و به تصویب غریبه ( خود شیفته !!! ) نرسیده . امیدوارم که جناب رئیس موافقت بفرمایند 
یا حق
نظرات 2 + ارسال نظر
لامپا پنج‌شنبه 25 فروردین 1384 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام لامپا
این کامنت های سفید ، من رو یاد سنگ نوشته های قدیمی میندازه .
تشابه شون در اینجاست که روی هر دو ، غباری خاکستری رنگ نشسته . گرد و غبارِ روی سنگ رو میشه با یک دستمال پاک کرد و گم واژه های حک شده در دلش رو خوند ، اما غبار دل به این سادگی ها زدوده نمیشه . نسیمی میخواد که از دهن مسیحادمی بلند شده باشه ، آبی میخواد که از گوشه ی چشمی چکیده باشه ، دستمالی میخواد که در ید عاشقی آرمیده باشه ، کسی رو میخواد که خونِ مهر در قلبِ پر شورش جریان داشته باشه ...
پیدا کردن این مخلوق خیلی دشوارِ ، به سختی یافتن انسان در جهان !
یا حق

نفیسه چهارشنبه 24 فروردین 1384 ساعت 11:19 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

من باهات قهرم.

سلام نفیسه
من به شخصه امروز رو عزای عمومی اعلام میکنم !
معذرت خواهی و دلایلم رو که حضوراْ خدمت با سر سعادتت عرض کردم . اما خودمونیما چقدر شانسی اینجا رو پیدا کردی . البته حتماْ تقدیری در کار بوده و ما از آن بی خبریم .
من در حضور یک جهان آدم از اینکه این خبط رو مرتکب شدم از تو عذر میخوام . امیدوارم که غریبه رو بخشیده باشی .
مرسی مام که بهم سر زدی .
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد