یا هو

به نام حضرت دوست

    « یا هو »

دلت را خانۀ ما کن
مصفّا کردنش با من
بیا درد دل افشا کن
مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای اِی دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
بیفشان قطرۀ اشکی که من هستم خریدارش
بیاور ذرّه ای اخلاص ، دریا کردنش با من

اگر درها به رویت بسته شد دل بد مکن ، باز آ
درِ این خانه دق الباب کن ، وا کردنش با من
بمن گو حاجت خود را اجابت می کنم آنی
طلب کن هر چه می خواهی ، مهیا کردنش با من

چو خوردی روزی امروز ، ما را شکر نعمت کن
غم فردا مخور ، تأمین فردا کردنش با من
به قرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان
بخوان این آیه را ، تفسیر و معنا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی ، نشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من


وجداناً در بین اهالیه غریبستان ، کسی هست که به مفهوم این ابیات شک داشته باشه ؟!!!

ببین ، به خودت دروغ نگو (!) اینجا بجز غریبه ، نامحرمی نیست (!) روی صندلیه غریبستان ، فقط خودتی و دلت ؛ حالا چشمات رو ببند و دوباره از خودت این سوال رو بپرس : « آیا حقیقتا من به حکمت و رحمت خدا شک دارم ؟؟؟ » ...
میخوام خیلی راحت و صمیمی بهت بگم که وقت پاسخگویی به این پرسش ، احتمالا یکی از سه وضعیت زیر برات پیش میاد :
روشن ، سایه ، تاریک

اگر حکمت و رحمت الهی رو در زندگیت به روشنی و وضوح میبینی و دست توانمند حضرت دوست رو در جریان حیاتت لمس میکنی ، که خوشا به سعادتت . چرا که از اهالیه خطۀ معرفتی ...
اگر مثل غریبه هنوز در سایه گیر کردی ، فقط میتونم به عنوان یک تجربۀ شخصی بهت توصیه کنم که به ایمانت شک کنی . چرا که هر روز ، بیش از پیش میفهمم که چقدر نسبت به مقام ابودیت ، جاهلم ...
و در نهایت اگر کاملا در تاریکی بسر میبری ، به انسانیتت شک کن (!) فکر کنم این بخش آنقدر واضح هست که نیاز به توضیحی از جانب زبان قاصر حقیر نباشه ...

چیه ؟ چرا این طوری نگاه میکنی ؟؟ مگه تو نبودی که چند شب پیش می گفتی : « حوّل حالنا الا احسن الحال » ؟؟؟ نکنه منتظر معجزه ای ... یا شاید میخوای نعوذ بالله ، خدا بیاد بهت بگه که بندۀ من بالا غیرتاً من رو باور کن !!!
نه عزیز ، از این خبرا نیست . بهتر بشینی ، آره درست خوندی . این بار بهتره که بجای ایستادن ، بشینی . همه تحولات با ایستادن بوجود نمیاد . این بار بهتره که بشینی و یه کم ، فقط یه کم « فکر کنی » . کار سختی نیست ، امتحان کن !...

یا حق

نظرات 18 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 26 دی 1385 ساعت 09:48 ب.ظ

منطظر تو هستم تا تو را ببینم

علی سه‌شنبه 26 دی 1385 ساعت 09:45 ب.ظ http://lll

تو مثل ماه می مونی دوستت دارم امیدوارم موفق وسلامت باشی

مرجان پنج‌شنبه 17 فروردین 1385 ساعت 11:06 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi

سلام
از دیشب تا حالا منتظر جوابت بودم . خیلی ممنون که این نکته رو هم گفتی .
چشم ! حتما سعی می کنم تا جاییکه ممکنه این موضوع یعنی حجم عکس ها رو در نظر بگیرم
من همیشه منتظر نصایح شما هستم . منو بی نصیب نذارید

بای بای

محمدرضا طاهری پنج‌شنبه 17 فروردین 1385 ساعت 01:43 ب.ظ http://montazaaar.blogfa.com

راستی میتونی یک قالب قشنگ به ایمیلم بفرستی؟

محمدرضا طاهری پنج‌شنبه 17 فروردین 1385 ساعت 01:40 ب.ظ http://montazaaar.blogfa.com

سلام دوست عزیز
از این که به وبلاگمون (منتظر) سرزدی واقعا ممنونم.
در اول باید از قالب زیبات و بعد هم از متن های قشنگت تقدیر به عمل بیارم. منتظر نظر هات هستم.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 فروردین 1385 ساعت 09:16 ق.ظ http://mm2.blogsky.com

وقتی یه شعری این قدر گویا هست دیگه توضیح نمی خواد

پسری از جنس باران چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 07:38 ب.ظ http://silenceq.blogsky.com

سلام غریبه
ببینم نمی خوای آپ کنی؟؟ حتما باید منت بکشم
بابا من به امید وبلاگ تو هنوز مینویسم
خیلی دوستتون دارم هم تو رو غریبه هم این وبلاگتو
آرزومند آرزوهای پاکت

مرجان چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 04:28 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام عریبه جان
اگه بهت بگم : (( از دست اون کسایی که تا به حال اومدن وبلاگ منو دیدن اما نگفتن که عکسام قابل دیدن نیست دلخورم ولی از کار شما که عیب کار منو گفتید خیلی خیلی خیلی خوشحالم )) باور می کنی ؟
پس حالا اون عیب کوچولو رو هم بگو که من این کار شما رو جسارت نمی دونم بلکه دلسوزی و یاری می دونم . خب ؟
منتظرم . بای بای

پسری از جنس باران سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 06:37 ب.ظ http://silenceq.blogsky.com

سلالینک وبلاگ شما اضافه شد
راستی غریبه نمیخوای با من آشنا بشی؟

شیدا سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 06:31 ب.ظ http://www.javabet.persianblog.com

من هم به ایمانم م به انسانیتم شک دارم

مرجان سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام
بازم مرسی عزیز .
من فهمیدم باید چیکار کنم . فقط می خوام یه زحمتی بهت بدم . اونم اینه که میشه لطف کنی بهم بگی دیگه کدوم عنوان در وبلاگ من عکسش دیده نمیشه ؟
اگه این کار رو دوست نداری برام انجام بدی عیبی نداره .

مرجان سه‌شنبه 15 فروردین 1385 ساعت 12:16 ق.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام
نه تنها ناراحت نشدم که اینو به من یادآوری کردی بلکه خوشحال هم هستم که دوستام به فکر وبلاگم هستن . مرسی
ولی تا حالا کسی نگفته که عکسامو نمی تونه ببینه ؟؟؟
تعجب می کنم ؟؟؟
مگه چطور باید یه عکس رو آپلود کرد . میشه لطف کنی برام ایمیل کنی ؟

فرزاد دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 08:46 ب.ظ http://silenceq.blogsky.com

وای باران ... باران ... شیشه ی پنجره را ... باران شست ... از دل من اما ... چه کس نقش تو را ... خواهد شست ... آسمان سربی رنگ ... من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ ... می پرد مرغ نگاهم تا دور ... پر مرغ نگاهم را شست
به من هم یه سر بزن منو که میشناسی؟؟!!
اگه خواستی با هم تبادل لینک داشته باشیم
باشه؟

یه نفری دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 08:18 ب.ظ

چه باید گفت در پاسخ، نمیدانم نمیدانم

سید احمد یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 10:22 ب.ظ http://sarzamin-ir.blogsky.com

به نام حضرت عشق
سلام
خداوندا

در این سالی که در پیش است

مرا در این سیه سودا

و این سرمای پر سوز و سکوت سایه های سرد

یاری کن

و با تدبیر پر مهرت

سحرگاهان سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی

هدیه ام فرما

...
اینم وبلاگهای دیگه من
عشق علیه السلام http://hazrateshgh.blogsky.com/
نگاره http://negareh.blogsky.com/

هیچکس یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 10:20 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
خدایش رحمت کناد «ژولیده‌ی نیشابوری» رو و خدا رحمت کنه تو رو که این شعر رو انتخاب کردی.
و اما جواب به سوال: بماند...
پیروز باشی.

زهرا یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 10:10 ب.ظ http://z-k.blogsky.com

خیلی قشنگ بود خوشحال میشم اگه به وبلاگ منم سری بزنید

مرجان یکشنبه 13 فروردین 1385 ساعت 10:10 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام .
فکر کنم این شعری که اول متن نوشتی معین تو یکی از آهنگ هاش خونده من این آهنگ رو خیلی دوست دارم
به من هم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد