ویژه نامه

به نام حضرت دوست

اللّهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا المرتضی
الامام التّقیّ النّقیّ و حجّتک علی من فوق الارض
و من تحت الثّری الصّدّیق الشّهید
صلاۀً کثیرۀً تامّۀً زاکیۀً متواصلۀً متواترۀً مترادفۀً
کافضل ما صلّیت علی احدٍ من اولیآئک

فرازی از دعاء بعد از زیارت امام رضا علیه السّلام

یا من جلّ عن اَدَوات لَحظات البَشَر
و لطُف عن دقائِق خطراتِ الفِکر

ای که والاتر از ابزار نگاه بشر
و ناپیداتر از دقائق پندارهای اندیشه هستی

تا به حال نشده که من زیارت نامه ی آقا رو بخونم و در این بخشش گیر نکنم (!) هی میرم جلو ، هی میام عقب ، بالا پایینش میکنم ، زیر و روش میکنم ، در موردش فکر میکنم ، ... و در نهایت ، مبهوت از کنارش میگذرم (!) خیلی عمیقه ، خیلی خیلی عمیقه ...
اون طور که من برداشت کردم ؛ بخش اول این فراز ، اشاره ی ظریفی داره به داستان حضرت موسی (ع) « لن ترانی یا موسی » و بخش دوم که من هیچ وقت از فکر کردن بهش سیر نمیشم ، توضیح بسیار ظریف و در عین حال جامعیست ، برای علت بخش اول .
بدون هیچ گونه اغراقی باید بگم که احساس میکنم ، دریایی از معارف اسلامی در همین شش کلمه خلاصه شده و من بسیار کودکانه ، هر بار از کنارش می گذرم ...

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت کلیه دوستان عزیز
ببخشید که دوباره مزاحم تون شدم . راستش دیدم که بعضی ها خیلی دلشون هوای حرم رو کرده « مخصوصا پسر عمو محمد » و متاسفانه در خصاصت زمان و لجاجت مکان « پیدا نکردن زمان مناسبی جهت سفر و دوری از مشهدالرضا » اسیراند ؛  برای همین با خودم گفتم : چه کاری بهتر از اینکه آقا رو دعوت کنیم ، تشریف بیارند غریبستان (!) ... امیدوارم که مورد تأیید آقا و مورد قبول شما ، واقع شده باشه . انشاء ا...
یک عذر خواهی حسابی هم به دلیل تأخیر در پاسخ دادن به کامنت ها ، به همه تون بدهکارم . راستش این چند روزه ، خواهرم داره یکی از کارهاش رو تحویل میده و به همین جهت ، کامپیوتر در خدمت ایشونه و قاعدتاً ...

در ابتدای پست که با هم رفتیم حرم ، اجازه بدید که حسن ختام پست رو هم با دو بند شعر که اولی رو بخاطر مفهوم غنی و آهنگ زیباش و دومی رو به دلیل اینکه از اشعار قدیمی و مرسوم حرم مطهر آقاست ، انتخاب کردم ، به پایان برسونیم .

یک نفس ای پیک سحری
                         از سر کویش کن گذری
                                                گــو که زهـجرش به فغااانم ، به فغااانم

ای که به عشقت زنده منم
                         گفتی از عشقت دم نزنم
                                                 مـن نتوااانم ، نتوااانم ، نتوااانم ...

 


    باز هوای حرمت ، حرمت آرزوست
                                              لطف و عطا و کرمت ، کرمت آرزوست ...


یا حق

نظرات 6 + ارسال نظر
شباهنگ دوشنبه 28 آذر 1384 ساعت 07:35 ب.ظ http://hamnafas.blogsky.com

سلام بر غریبه قریب

هر چند که برای نفس کشیدن تو هوای آسمونی زیارتش هیچ وقت دیر نیست ولی در جواب این پست سکوت میکنم . سکوتی سرشار از نیاز
....

گناه مقدس دوشنبه 28 آذر 1384 ساعت 03:56 ق.ظ http://www.sinsainet.blogsky.com

سلام
من هم تولد علی ابن موسی الرضا رو با تاخیر تبریک میگم

علیک سلام بزرگوار
همچنین حقیر نیز ضمن خوش آمد گویی دوباره ، به مقدس ترین گناه هستی (!) این میلاد با سعادت رو به شما و خانوادۀ محترمت تبریک میگم .
ممنونم از حضورت ...
یا حق

شیدا بی لوسی یکشنبه 27 آذر 1384 ساعت 08:14 ب.ظ http://www.javabet.persianblog.com

ادم چه خوششحال میشه اینجا رو میبینه که اپ شده راستی سلام ما رو هم برسون و بگو یه وقت امام رضا ناراحت نشه که اسم رضا رو خواهرم قبول نمیکنه !!!! من خیلی میترسم

سلام
منم خوشحالم از اینکه میبینم ، لااقل یکی هست که از این اتفاق نادر ، خوشحال بشه (!) با این وجود « دل بر این پیره زن عشوه گر دهر مبند / کین عروسیست که در عقد بسی دامادست ! » در نتیجه ، این آپدیت های فصلیه (!) غریبه هم ، امروز و فردا تموم میشه و میره زکارش ( این کلمۀ « زِ کارش » یه اصطلاح خانوادگیه و برای خودش جریانات داره ؛ معنیش : میره دنبال کارش » !!!...
در اول : آدم زنده ، وکیل وصی نمی خواد ( خودت مگه سلام کردن یاد نداری که به منه رو سیاه میگی سلامت رو برسونم ! ) در ثانی : فوق فوقشم اگه وکیل میخوای ، یکی رو بهت معرفی میکنم که خیلی تو کارش ماهره ؛ خواستی برو پیش اون (!) در ثالث : من در زندگی خصوصی دیگران دخالت نمیکنم (!) « خودت که بهتر میدونی ، به هیچ وجه این کار رو یاد ندارم (!) یه جورایی ذاتا از دخالت کردن بدم میاد ((: » و در رابع : با توجه به مطالب فوق الذکر ، مسئولیت واسطه گری رو برعهده نمیگیرم ...
از شوخی گذشته ، تعیین اسم خیلی مهمه . امیدوارم که نام نیکی رو برای مولود کوچولوتون انتخاب کنید . « فقط یه لطفی در حق خواهرزادت بکن و از مامان بزرگ و بابا بزرگش خواهش کن که در این مسئله دخالتی نداشته باشند ؛ آخه با توجه به نامی که برای تو انتخاب کردن (!) هیچ استعدادی در تعیین نام و پیش بینیه آیندۀ بچه ، ندارن !!! » ( ببخشید ؛ فکرکنم این شوخیه دیگه زیادی صریح بود ... )
اصلا آقا جون ، شاید اون طفل معصوم علاقه ای به رضا نداشته باشه ؛ اصلا شاید مرضی رو دوست داشته باشه (!... ) خواهشا دست بچه رو از همین ابتدای زندگی ، برای انتخاب باز بگذارید ؛ خدایی نکرده فردا عقده ای میشه هااا ... از ما گفتن بود و از شما نشنیدن !
یا حق

هیچکس شنبه 26 آذر 1384 ساعت 10:47 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
ایول داشت این حرکتت گل پسر امین پسر. یکی طلبت.
پیروز باشی.

علیک سلام رئیس
ممنون . امیدوارم که مورد قبول ، واقع شده باشه !
این طلبم روی طلب های قبلی ((:
راستی ، استعاره ای که برای ترمز استفاده کردی ، بی نظیر بود ؛ جات خالی ، کلی خندیدم ...
با این جملۀ صادقانت هم خیلی حال کردم : کامنتها بوی «رفع تکلیف» میده ...
من همیشه مغلوب مهارت پاسخ گویی تو میشم ...
یا حق

لامپا شنبه 26 آذر 1384 ساعت 02:57 ب.ظ http://lampa.blogsky.com

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم

سلام و عرض ادب
ای بابا ، چرا آخه اینقدر بی سروصدا ؟!
خبر میدادی یه گاوی ، گوسفندی ، مرغی ، مورچه ای ، ... لااقل یه غریبه (!) برات قربونی می کردم ...
خوش آمدی به جایی که ، به آنجا تعلق داری ؛ همیشه در آنجا هستی ولی تا به امروز ، خودت رو پنهان کرده بودی و دیده نمی شدی !

لازم نیست کار بخصوصی بکنی ، همین که به فکرشون هستی ، زندگیت تضمینه :
هوای منزل یار ، آب زندگانی ماست ...
دیگه از این بهتر چی میخوای ؟!!!
یا حق

[ بدون نام ] شنبه 26 آذر 1384 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام
هر چند که خیلی خیلی کوتاه بود ، اما پر معناست ...
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد