نیمکت تنهایی من، تو و او
نیمکت تنهایی من، تو و او

نیمکت تنهایی من، تو و او

تکان نخورد

به نام حضرت دوست

     سلام و عرض ادب و احترام



موجی رسید هیبت دریا تکان نخورد

آتش گرفت دامنش اما تکان نخورد

او قول داده بود فدای علی شود

در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد

زهرا خودش علیست چرا کم بیاورد

چون کوه از مقابل آنها تکان نخورد

با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد

طوری که آب در دل مولا تکان نخورد

مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود

این بود علتش اگر از جا تکان نخورد

وقتی نیاز داشت نیازش زنانه بود

وقتی دوید خادمه، آقا تکان نخورد

آن ضربه ی غلاف مگر که چه کرده بود

ازآن به بعد بازوی زهرا تکان نخورد


علی اکبر لطیفیان فاطمیه ی سال 91




یا علی مددی
یا حق

نظرات 2 + ارسال نظر
بوق جمعه 8 اردیبهشت 1391 ساعت 09:53 ب.ظ

فرض کن پیش تو لیلای تو را ازردند
بعد از ان سر به بیابان نگذاری سخت است ...


+ دلم بین در و دیوار مانده ...

خسته ام، منتظرم، لحظه شماری سخت است
روز و شب از غم تو گریه و زاری سخت است ...

* مپرس از من چرا دلتنگ هستم ..

عالی بود..
ممنونم از حضور پرمعنات
یا حق

مرجان پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 ساعت 12:07 ق.ظ http://dayy.blogsky.com

ای که الهی من قربون قد و بالات برم داداش ملوس خودم
ببین ! دیگه زن گرفتم و اگه زنم بیاد کامنتتو بخونه و اینا نباشه ها ! زن گرفتی که گرفتی ، 6 تای دیگه هم بگیری بازم منم آبجی بزرگه ات هستم و حق دارم همیشه قربونت برم حتی بوست کنم حساب خانومت جدا منم جدا ببین از حالا داری بین منو زنت فرق میذاری بزرگتری کوچیکتری و همه چی یادت رفته نه عزتی نه احترامی

داداش نازنینم (: مثلا این رضای بلا به جون گرفته همه امونو کوک کرد دوباره مثل قدیما با هم باشیم و با هم بنویسیم ولی خودش غیبش زد و گم و گور شده ((= به هر حال سری به خونه ما بزن و کامنتشو توی آخرین پست بخون نظرتو بگو (:

بای فعلا :-*

سلام مجدد ..
خدا بگم چی کارت نکنه.. هنوزم مثل قدیما، نیومده آتیش بپا میکنی !!

میگم چیزه .. هر چند که خانم این طرفا نمیاد اما شما باز هم جانب احتیاط رو رعایت کنی،‌ عین صلاحه البته بزرگتری و کوچیکتری و .. درست، ولی ملوس ریز ریز شده که دیگه قربون رفتن نداره!

هر چند دورا دور خبر خونه ما رو دارم و گاه و بیگاه، فراخور زمانم به کامنت هاش سر میزنم اما متاسفانه تمرکز لازم جهت کاری که بهم پیشنهادش رو دادی، ندارم .. خودت هم خوب میدونی که من اعتقاد به انجام کارهای تشریفاتی ندارم و نمیخوام کاری که از دستم بر نمیاد رو بر عهده بگیرم .. همون طور که میبینی، حضورم در نیمکت هم بیشتر به دلیل وظیفه ای که بر عهده ام احساس میکنم، هست ولاغیر .. با این حال منم معتقدم که با وجود تغییر شرایط اکثر دوستان، ادامه رویه پیشین میتونه براتون خیلی مفید و موثر باشه.

موفق و پیروز باشی..
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد